فراسوی خبر...23 بهمن - مضمون پنهان هیستری در ملاء عام

منصور امان
مُهمترین پیام جمهوری اسلامی در سیرک میدان آزادی که از زبان گُماشته ولی فقیه بر مسند ریاست جمهوری اعلام شُد، فراخواندن مردُم به پرداخت هزینه ماجراجوییهای بین المللی خود بود. نه تکرار دُرفشانیهای نئونازیستی پیرامون هولوکاست و نه تهدیدهای معمول علیه طرفهای خارجی، هیچ کُدام مضمون این نمایش هیستری در ملاء عام را تشکیل نمی دهد
همان گونه که از سُخنان آقای احمدی نژاد بر می آید، گزافه گوییهای سخنگویان حکومت، اکنون نقشی فراتر از پرده استتار هراس از پیامدهای اجتماعی بُحران کنونی و حرکت به سوی آینده ای نامعلوم بازی نمی کند. وی از "همه ی مردُم و به خصوص جوانان" خواست، "کمربندها را ببندند" و "خود را برای یک مُجاهدت بُزرگ آماده کُنند". آنچه که رییس جمهور ولی فقیه در برابر این ریاضت کشی اجباری به مردُم وعده داد، فقط یک نشانه ی دیگر از سردرگُمی "نظام" و بی کفایتی آن است
او مُژده داد:"خدا با ماست" و این با نگاه به ابعاد بُحرانی که ولی نعمت آقای احمدی نژاد، کشور و سرنوشت مردُمانش را بدان دُچار کرده است، با چیزی کمتر از اظهار ورشکستگی مُترادف نیست
بر هیچکس و از جمله شهردار سابق پوشیده نیست که در برابر شکمهای گُرسنه و نیاز به زندگی در صلح و امنیت، قلمرو مُعجزه ی این "خُدا"ی موهوم و یار ایام خراب جمهوری اسلامی، از تریبون میدان آزادی فراتر نخواهد رفت. از همین رو است که وی بی درنگ آنچه که مردُم می توانند و باید از جمهوری اسلامی انتظار داشته باشند را روشن می کُند:"ماموریت انقلاب عزیز ما برپایی جامعه پیشرفته مُقتدر است که در آن خُداپرستی، اقامه نماز، زُکات، امر به معروف و نهی از مُنکر، استقرار عدالت و مهرورزی جاری است
نشستن بر نوک بُحران با چُنین تُرهاتی به عنوان راهکار، البته نیاز به سفت کردن کمربند دارد. در انتها باید دید که جان چه کسی از فرط کشیدن بند شال به در خواهد شُد