آدمها و آدمکها ، دردهای مشترک ما!
آدمها و آدمکها ، دردهای مشترک ما!
کتاب "آدمها و آدمکها "ی دوست عزیزم علی عالم زاده، در شرایطی به دستم رسید که در نیمه کتاب دیگری بودم ولی آن کتاب را وا نهاده و از سر کنجکاوی، شروع به خواندناش نمودم و فکر می کنم ظرف مدت سه روز ( البته در حین فراغت از کار و استراحت شبانه) پایانش بخشیدم.
آشنایی من با نگارنده، با به پایان رساندن کتاباش و یافتن زمینههای
فکری مشترک، گویی وارد
مرحلهای جدید و متفاوت از قبل شد و استمرارش بر پایه های فکری مشترک (داریوش
همایون) استوار گردید و نیز اوج همدلی و
ارتباط تنگاتنگ معنوی و آرمانیمان در همسوییهای گسترده ای که هر یک از ما در تکاپو و مبارزه با جبر زندگی و سرنوشتی که
پدران ما با این انقلاب "نالازم"
برایمان تدارک دیدند برجسته شد و مفهومی عمیقتر به خود گرفت،همچنین
با یافتن همخوانیهای بسیار در زجرهایی که دراین وادی کشیده ایم تا به ساحل
امن برسیم! و این تازه
آغاز ماجرا شد برای جدالی بی پایان با جمهوری نکبت اسلامی.
مقوله کتاب در زندگی، برای من از آن گونه مواردی می باشد که نبودش قابل تصور
نیست، ولی آن هم دسته بندی های
خودش را دارد. تاریخ یکصد سال اخیر میهن مان همواره گزینه اول است فارغ از اینکه نگارنده از چه نحله
فکری می آید و داستان و رمان
گزینه آخر، آنهم زمانی که کتاب دیگری در دسترس
نباشد.اما به راستی"آدمها و آدمکها "از جنس دیگری بود، زیرا نگاهی متفاوت و از درون! به تاریخ نسل
انقلاب اسلامی است . نسلی که با جنگ تا رفع فتنه در عالم رشد
کرده و با آرمانهای امام راحل! و مرگ بر این وآن، رشد و نمو یافته و
در مقاطع مختلف چنان که توانش را داشته به تحصیل پرداخته است و در پس این کنکاش
سوالات زیادی در ذهنش نقش بسته. نسلی که با مقایسه ی
شرایطِ نابسامان و غیرِ قابل توجیه خود و کشورش با دیگر
ملل دور و نزدیک، برای مثال
ترکیه یا کره جنوبی ( از بسیاری از شاخص های اقتصادی هردویشان از ما عقب تر بودند)
و طرز زندگی همروزگارانش
و
از آنطرف خیل عظیم بیکاران و
معتادان و زنان ویژه (نامی است که جمهوری
اسلامی برای زنان تن فروش ابداع کرده) و بسیاری دیگر از معضلات، البته که عصیان می کند
و شورشی می شود.
در هزار توی پیچیده این
داستان غم انگیز که علی عالم زاده، استادانه آن را به تصویر کشیده است با محیطی آشنا شدم پر از بیم و امید، با محیط زندان
ترکیه و عراق (نوع ایرانی اش برایم غریبه نبود) و با روابط پیچیده انسانها در
زمان های بحرانی و چیره دستی نگارنده در ماموریتی اجباری برای عبور از آنها و
بیش از همه آشنایی با الگوهای رفتاری عجیب و ناهمگونی که
چه بسیارند در اطرافت اگر خوب نظاره کنی. اگرچه که با
بسیاری از این گرفتاریها از دیر باز آشنایی داشته ام، اما به واسطه ی فصلهای
مشترک ذهنی و نیز به قلم کشیده شدن مجموعهای از آنها حول محوری که از دیر باز علت کشاکش و جدال خود
من نیز بوده است " آدمها و آدمکها " داستانی بود که با آن بسیار همدل
و همآهنگ بودم .
با خواندن این کتاب بسیار غمگین شدم. برای میهنم ایران، برای مردمی که در کشور خود غریبند و بی پناه و برای نسلی که
بهجای ماندن در
کشورش و ساختن آن باید جلای
وطن کند و به دربدری بی افتد و رنجی جانکاه را تجربه کند، یا سرآخر در کشوری
بیگانه که می شود حاشیه ای امن بیابد ، پناه بگیرد و
در ساختن و آبادانی آنجا بکوشد! و در غربت و تنهایی اش محصور شود و به امید دیدار وطن، دل خوش کند که
شاید هرگز عملی نشود.
جستاری در " آدمها و آدمکها " از مهران مکی