پنجشنبه، مرداد ۲۰، ۱۳۸۴

گفتگوی فرزند دبیر اهل سقز که هفته گذشته به قتل رسید

چهارشنبه هفته گذشته در جریان تظاهرات ضد حکومتی مردم سقز دست کم 11 نفر در اثر تیراندازی ماموران جنایتکار رژیم اسلامی به قتل رسیدند. از جمله قربانیان این سرکوب خونین ، محمد شریعتی ، دبیر بازنشسته ادبیات دبیرستان‌های سقز بود. دختر مقتول در مصاحبه ای رادیويی گفت که پدرش از ناحیه سر مورد اصابت گلوله ماموران قرار گرفت و در خون خود غلتید
مژده شریعتی گفت روز چهارشنبه که شهر شلوغ بود من آمدم منزل پدرم. دیدم پدرو مادرم تو کوچه هستند. پس از مدتی تیراندازی شروع شد. من و مادرم و دخترم و برادر کوچکم همه به سمت حیاط خانه دویدیم. پشت سر ما چند تا پسر جوان هم داخل حیاط ما آمدند. یکی از آنها همه بدنش خونی بود. من گفتم چی شده؟ گفتند آقای شریعتی را کشتند. شلیک کردند به سرش. من که این را شنیدم رفتم. موقعی که رسیدم سر کوچه ، دیدم برادر کوچکم زودتر از من به آنجا رسیده و داشت به سرش می ‌زد و داد و فریاد می ‌کرد. پدرم غرق در خون بود. برادرم بلند شد و با پاسدارها درگیر شد و آنها می‌ خواستند به طرف ما هم شلیک کنند. به آنها گفتم پدر مرا کشتید. حالا می‌خواهید برادرم را بکشید؟ آنها با باطوم ریختند سر ما و تا توانستند ما را زدند. وقتی می خواستم مانع بردن جسد پدرم بشوم ، یکی از پاسدارها آمد جلو گفت اگر بیائی جلو تو را هم می‌ کشیم. چون داشتند به سوی مردم تیراندازی می ‌کردند هیچکس جرات نمی کرد جلو بیاید و فقط من بودم و دخترم و برادر کوچکم
وی در ادامه گفت جسد پدرم را بردند. می ‌خواستند جسد را ببرند به سنندج ، نمی ‌دانم می ‌خواستند چکار کنند. جسد پدرم را به ما نمی ‌دادند. می‌ خواستند پول بگیرند. جسد پدرم را در آمبولانس گذاشته بودند. در حیاط بیمارستان پاسدارها با اسلحه بالا سر ما بودند. تو آن حالت ما حتی نتوانستیم و البته نخواستیم گریه کنیم. شبانه پدرم را بردیم به خاک سپردیم. پاسدارها تا آنجا هم با ما آمدند

acme-web-design.info
acme-web-design.info